نوشته شده توسط : moeinnamdar
وقتی به سرطان مبتلا می شوید ، فقط به سلامت جسمی شما مربوط نمی شود. ناگهان متوجه می شوید که احساساتی دارید که قبلاً هرگز آن را تجربه نکرده اید. احساساتی که نوسان زیادی می کند و روزانه تغییر می کند ، هر ساعت و شاید در هر دقیقه. شاید هر روز صبح که از خواب بیدار می شوید ، اولین چیزی که فکر می کنید سرطان است. کاملاً طبیعی است که همه این احساسات و افکار را داشته باشید. سعی کنید آرام شوید ، در مورد بیماری خود با تمام احساساتی که در مورد آن دارید صحبت کنید ، اطلاعات کسب کنید و بدانید که اوضاع بهتر خواهد شد. اینکه چگونه در مورد سرطان فکر می کنید و چگونه با آن مقابله می کنید ، غالباً تحت تأثیر ارزش هایی است که با آن رشد کرده اید. به عنوان مثال ، برخی از مبتلایان به سرطان: آنها احساس می کنند که باید قوی باشند و از خانواده و دوستانشان حمایت کنند. تأثیر سرطان بر فرد مبتلا و افراد اطراف وی
شاید اولین چیزی که می توان گفت تغییر در ظاهر است که اعتماد به نفس شما را پایین می آورد. علائم و عوارض جانبی این بیماری و درمان آن باعث ایجاد تغییرات جسمی خاصی می شود که هم بر احساس شما و هم در سبک زندگی شما تأثیر می گذارد. علائم و نشانه های سرطان مانند درد ، سرگیجه و خستگی شدید باعث افزایش افسردگی ناشی از این بیماری می شود. احساس درد بر اثر مرگ ، رنج و همه چیزهای ناشناخته در مقابل شما ممکن است شما را درگیر کند. تغییراتی که ممکن است در وضعیت شغلی شما ایجاد شود و همچنین از بین رفتن توانایی های جسمی ، مالی و حتی اعتقادی شما ممکن است باعث شود احساس امنیت خود را از دست دهید. شما ناگهان احساس می کنید که استقلال خود را از دست داده اید و زندگی شما درگیر روند مداوم بهبودی است. حتی ممکن است نتوانید فعالیتهایی را انجام دهید که زمانی شما را خوشحال کرده است. بنابراین با وجود این محدودیت ها ، غمگینی جای تعجب ندارد و احساس افسردگی طبیعی است. این احساسات منحصر به فرد مبتلا به سرطان نیست. اعضای خانواده و همه دوستان نیز این احساسات و سردرگمی ها را تجربه می کنند. ترس از دست دادن فرد باعث ناراحتی در آنها می شود. بعضی اوقات عصبانی می شوند که این به دلیل احساس عدم توانایی پشتیبانی صحیح است. سعی کنید با آنها صحبت کنید و بگویید که به نگرانی های آنها اهمیت می دهید. به آنها یادآوری كنید كه اضطراب و نگرانی آنها به شما كمك نمی كند. کاملاً طبیعی است که فرد مبتلا به سرطان و اطرافیانشان ناراحت باشند. شاید بتوان این اندوه را به پنج مرحله تقسیم کرد: احساساتی که پس از تشخیص سرطان با آنها روبرو می شوید
در اینجا برخی از احساساتی که شما به عنوان یک فرد مبتلا به سرطان تجربه می کنید وجود دارد: شوکه شدن
چگونه احساسات خود را مدیریت کنیم
یکی از راه های کاهش اضطراب و استرس ناشی از این بیماری مراجعه به روان درمانی است که تجربه کار با بیماران سرطانی را تجربه کرده است. حمایت اجتماعی که توسط نهادها و سازمانهای مختلف ارائه می شود نیز مؤثر است. :: بازدید از این مطلب : 105 نوشته شده توسط : moeinnamdar
کشمش چیست؟کشمش محصولی می باشد که با استفاده از خشک کردن انگور به درست می آید که به دلیل خواص و مزایای آن طرفداران زیادی در سطح کشور و حتی جهان دارد به طوری که این محصول توانسته خود را در داخل دیگر خشکبار ها قرار دهد و جزو دسته تنقلات در جهان شود.
کشمش در واقعه همان انگور خشک شده می باشد که خواص بسیار زیادی در آن وجود دارد که این خواص عبارت اندز: ویتامینهای گروه b، پتاسیم، آهن، کلسیم و همچنین کشمش دارای خواصی چون آنتی اکسیدان می باشد که این خواص باعث می شود که از تخریب سلولی جلوگیری کند.
|
مغز بادام یک غذای مناسب برای خوردن هر روز است زیرا سرشار از پروتئین ، ویتامین و فیبر است. خوردن بادام به طور مرتب ، خطر ابتلا به مشکلاتی از جمله سرطان ، بیماری های قلبی ، چاقی و دیابت نوع 2 را کاهش می دهد ، اگرچه آنها نیز مقدار قابل توجهی چربی دارند ، اما عمدتاً نوعی سلامتی غیرمستقیم است که در واقع از قلب است. . شما را نگه می دارد با این حال ، بادام کالری زیادی دارد ، بنابراین بهتر است آنها را با اعتدال بخورید.
ممکن است شگفت انگیز باشد که فقط چهار آجیل در روز می توانند برای سلامتی شما ، در هر اونس بادام ، کار کنند. 5 گرم فیبر ، 6 گرم پروتئین و 9 گرم چربی غیر اشباع دریافت خواهید کرد. بادام همچنین بخشی از ویتامین E ، منگنز و منیزیم را تأمین می کند. در حال حاضر در مقادیر کمتری اما قابل توجه مس ، کلسیم ، ریبوفلاوین ، آهن ، روی و فسفر وجود دارد.
بادام برای کاهش کلسترول LDL و تقویت کلسترول HDL عالی است. کلسترول بالا شما را در معرض انواع شرایط سالم از جمله حمله قلبی ، سکته مغزی و بیماری شریان محیطی قرار می دهد.
هنگامی که مغز بادام را جایگزین میان وعده های ناسالم مانند چیپس یا آب نبات می کنید ، می توانید کلسترول بد را تا 10٪ کاهش دهید. این فواید به محتوای ویتامین E و فلاونوئیدهای موجود در پوست روغنی بادام مربوط می شود. آنها از ایجاد پلاک انسداد شریانی جلوگیری می کنند.
بادام فرصتی منحصر به فرد برای تقریباً همه ویتامین ها و مواد معدنی ضروری برای بهبود وضعیت موهای شما می دهد. برای رشد مو ، مغز بادام حاوی منیزیم و روی است. ویتامین E دارای خاصیت آنتی اکسیدانی است که باعث کاهش استرس اکسیداتیو و ایجاد موهای قوی می شود. سرانجام ، ویتامین های B مو را ضخیم تر کرده و درخشندگی ارگانیکی ایجاد می کند.
علاوه بر این ، استفاده از روغن بادام در پوست سر شما می تواند از بروز شوره سر جلوگیری کند. روغن بادام به عنوان یک محصول زیبایی برای پوست و مو موثر است.
مواد مغذی زیادی در مغز بادام وجود دارد که آنها را به میان وعده خوبی برای قلب تبدیل می کند. چربی های اشباع نشده می توانند به کنترل کلسترول بالا کمک کنند. البته فیبر ، ویتامین E ، اسیدهای چرب امگا 3 و استرول های گیاهی نیز به حفظ سلامت قلب کمک می کنند.
بادام همچنین منبع خوبی از ال آرژنین است که باعث انعطاف پذیری دیواره های شریانی می شود و بنابراین لخته های خونی را کاهش می دهد که می تواند جریان خون را متوقف کرده و منجر به ایست قلبی شود. برای به دست آوردن این همه مزایای سلامتی قلب ، حتما پوسته های بادام را نیز بخورید.
همه ما می خواهیم از پیری زودرس خودداری کنیم و هسته های بادام به نام منگنز و ویتامین E می توانند کمک کنند. منگنز پروتئینی است که به ساخت کلاژن کمک می کند. کلاژن بافت پیوندی درون پوست است که آن را محکم و صاف نگه می دارد. ویتامین E با جذب پرتوهای فرابنفش از خورشید می تواند در برابر آسیب های پوستی محافظت کند ، بنابراین لکه های تیره و چروک ها را کاهش می دهد. همچنین باعث کاهش التهاب پوست شده و قرمزی را از بین می برد.
پوسته های بادام منبع خوبی برای بیوتیک ها هستند که از رشد و گسترش باکتری های عالی در روده ما حمایت می کنند. باکتریهای روده مسئول متابولیسم مواد سرشار از مواد غذایی و داروها هستند. همچنین از عفونت های روده محافظت می کند و ویتامین K را برای ساخت پروتئین های لخته خون فراهم می کند.
پربیوتیک ها از این باکتری اساسی موجود در روده تغذیه می کنند ، با این حال ، مطالعات اخیر نشان می دهد که مصرف منظم غذاهای پربیوتیک می تواند عملکرد ایمنی بدن را بهبود بخشد و خطر سرطان ، بیماری های قلبی و روماتیسم را کاهش دهد.
اگرچه بادام دارای چربی و کالری بالایی است اما در واقع می توانند به شما در کاهش وزن کمک کنند. مطالعات نشان می دهد که هوس میوه ها باعث می شود احساس بین تمام وعده های غذایی احساس راحتی کنید و همین امر باعث می شود در مقابل عادات غذایی ناسالم در مقابل غذا راحت تر شوید. افرادی که هر روز بادام مصرف می کنند اغلب کربوهیدرات کمتری مصرف می کنند.
مطالعات نشان می دهد که مصرف زیاد ویتامین E در رژیم غذایی شما می تواند در جلوگیری از کاهش شناختی مرتبط با پیری ، حفظ حافظه و بهبود هوشیاری روزانه به شما کمک کند. منیزیم موجود در بادام روان را تقویت می کند و پروتئین به ترمیم سلول های مغزی کمک می کند.
ما 4 هسته مغز بادام را به عنوان مقدار اولیه برای مصرف روزانه توصیه می کنیم ، اما اگر واقعاً از آن لذت ببرید مجبور نیستید که ولع مصرف بادام را متوقف کنید. حد مجاز روزانه یک اونس یا حدود 23 آجیل است. اگر یک اونس بخورید ، حدود 163 کالری و 14 گرم چربی دریافت خواهید کرد.
آنفلوانزا یک بیماری تنفسی مسری و ویروسی است
آنفلوانزا یکی از شایع ترین بیماری های فصل سرما است که امروز در یک زندگی سالم با آن سر و کار داریم.
ویروس آنفولانزا می تواند باعث بیماری خفیف تا شدید شود و بعضی اوقات می تواند منجر به مرگ شود. این بیماری با سرماخوردگی متفاوت است.
1. تب * یا احساس تب / لرز
۲. سرفه
3. گلو درد
4- آلودگی یا بینی
5- درد عضلانی یا بدنی
6. سردرد
7. خستگی (خستگی)
8- ممکن است برخی از افراد استفراغ و اسهال را تجربه کنند ، اگرچه این علائم در کودکان بیشتر از بزرگسالان است.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که همه مبتلایان به آنفولانزا تب ندارند.
بیشتر افراد مبتلا به آنفولانزا در طی چند روز تا کمتر از دو هفته بهبود می یابند ، اما برخی از افراد به دلیل آنفولانزا علائم شبه آنفولانزا را تجربه می کنند که برخی از آنها می تواند کشنده باشد.
عفونت های سینوسی و گوش نمونه هایی از عوارض متوسط آنفولانزا است ، در حالی که ذات الریه یک عارضه جدی آنفولانزا است که می تواند در اثر عفونت ویروس آنفولانزا به تنهایی یا با ترکیبی از ویروس آنفولانزا و باکتریها ایجاد شود.
از دیگر عوارض جدی آنفولانزا می توان به نارسایی های متعدد (به عنوان مثال نارسایی تنفسی و کلیوی) اشاره کرد.
عفونت تنفسی ویروس آنفولانزا می تواند یک واکنش التهابی شدید در بدن ایجاد کند و می تواند منجر به ایجاد سپسیس و واکنش تهدیدآمیز در مورد عفونت شود.
سکته مغزی می تواند مشکلات پزشکی مزمن را بدتر کند. به عنوان مثال ، افراد مبتلا به آسم ممکن است در هنگام ابتلا به آنفولانزا دچار آسم شوند.
افرادی که در معرض خطر آنفولانزا هستند
این افراد شامل افراد 65 سال و بالاتر ، افراد دارای هرگونه بیماری پزشکی در هر سنی (مانند آسم ، دیابت یا بیماری قلبی) ، زنان باردار و کودکان زیر 5 سال و به ویژه افراد زیر 2 سال است. بیشتر در معرض آن قرار دارند
1. رعایت استانداردها در طراحی
رعایت اصول استاندارد طراحی سایت باعث می شود موتورهای جستجو سایت شما را رتبه بندی کنند و همچنین تعداد بیشتری از کاربران با سایت شما در تعامل باشند و افراد قادر به دسترسی به کلیه مطالب محتوای سایت باشند.
2. گرافیک در طراحی وب سایت
یکی از مهمترین و اساسی ترین نکات در طراحی وب سایت گرافیک است زیرا ظاهر یک سایت در نگاه اول مخاطب را به ادامه بازدید از سایت یا بستن سایت القا می کند زیرا ظاهر سایت اولین چیزی است که دیده می شود و در اگر وب سایت شما از گرافیک ضعیفی برخوردار باشد ، محتوای وب سایت شما نیز قربانی گرافیک خواهد شد.
بنابراین مراقب باشید ، یک سایت باید در عین حال زیبا و ساده باشد ، بنابراین حتماً یک شرکت خوب را انتخاب کنید که دارای طراحان گرافیکی با سلیقه باشد.
3. مدیریت آسان سایت
سیستم مدیریت محتوای ارائه شده توسط شرکت طراحی وب باید ساده و راحت باشد تا بتوانید به راحتی سایت خود را ویرایش کنید.
4- وب سایت موتورهای جستجو را بهینه سازی یا SEO کنید
شرکت طراحی وب به خوبی می داند که چگونه روش های بهینه سازی سایت را برای موتورهای جستجو پیاده سازی کند و از آنها در فرآیند طراحی و کد نویسی استفاده کند ، زیرا اگر از تکنیک های بهینه سازی نادرست استفاده شود ، نه تنها نتیجه مطلوب را به دست نخواهید آورد بلکه مجازات نیز خواهد شد. یا یک پنالتی از طرف گوگل وجود دارد.
شرکت های موفق برای این منظور پروژه زیر را دنبال می کنند
1. استاندارد سازی کدهای html ، css و js در وب سایت
2. ایجاد ساختار و نقشه مناسب سایت برای دسترسی آسان موتورهای جستجوگر وب سایت
3. کلمات کلیدی مربوط به محتوای وب سایت خود را بررسی کنید
4- ایجاد لینکهای مرتبط و مرتبط با سایت خود برای بهبود جایگاه وب سایت در نتایج موتور جستجو
5- رقبای خود را بررسی کنید
شرکت طراحی وب شما باید به رقبای تجاری خود نگاه کند و یک وب سایت را برای شما طراحی کند که بتواند براساس بررسی وب سایت خود ، با رقبای تجاری خود رقابت کند.
6. روابط عمومی بالاتر از شرکت
در جلسات و بحث و گفتگو با شرکت طراحی وب خود ، به کیفیت روابط عمومی شرکت ها نیز توجه خواهید کرد که این امر بسیار مهم است زیرا پس از طراحی وب سایت خود ، به پشتیبانی شرکت ها و یک شرکت خوب از کارمندان پشتیبانی آن نیاز خواهید داشت. او می خواهد مشکلات شما را با صبر و حوصله و در کمترین زمان بررسی و حل کند.
هزینه طراحی سایت معمولاً توسط خدمات ارائه شده توسط شرکت ها تعیین می شود زیرا یک شرکت خوب با هزینه ای عادلانه بهترین خدمات را ارائه می دهد.
متأسفانه علی رغم همه موارد فوق ، هیچ نظارتی در زمینه طراحان وب و طراحان گرافیک وجود ندارد و همه افراد با دانش کمی شروع به طراحی می کنند و صاحبان مشاغل که به دلیل نداشتن اطلاعات کافی در این زمینه و پروژه خود به آنها اعتماد می کنند ، شروع به طراحی می کنند. برای کسانی که صلاحیت کافی و لازم را ندارند و در دراز مدت می دانند که با وجود هزینه هایی که پرداخت کرده اند به اهداف تجاری خود نرسیده اند و حتی به نتایج متضادی نیز رسیده اند ، بنابراین مراقب تیمی باشید که قصد دارد سایت شما را طراحی کند. انتخاب صحیح است زیرا اگر شما انتخاب صحیح را انجام دهید ، در حال خرج کردن نیستید ، در تجارت خود سرمایه گذاری می کنید.
شما می توانید از مشاوره رایگان در زمینه طراحی سایت حرفه ای خود از طرف کارشناسان ما مشاوره رایگان دریافت کنید و می توانید به راحتی اهداف خود را تعیین کرده و به آنها برسید بدون اینکه هزینه ای داشته باشید یا درخواست همکاری با شرکت ما نمایید.
ما اغلب در زندگی خودمان را با دیگران مقایسه می کنیم. برای موفقیت در دنیای رقابت ، طبیعی است که بخواهیم برتری خود را با دیگران و اطرافیان مقایسه کنیم. برای افرادی که موفقیت برای آنها بسیار مهم است ، مقایسه مداوم خود با دیگران یکی از امیدبخش ترین یا انگیزه ترین روش ها برای کار و حرکت به سمت موفقیت است.
اما اگر دائماً مهارتها و شغل خود را با دیگران مقایسه می کنید ، از حسادت دردناک که همیشه برتری دیگران را مشاهده می کنید ، بسیار تحت تأثیر قرار خواهید گرفت ، احساسی که موفقیت شخص دیگر را سنگین یا غیرقابل تحمل برای شما می کند. براساس یک مطالعه جدید ، 75٪ از افراد می گویند که در یک سال گذشته حداقل یک نفر در شغل خود حسادت داشته اند. در حالی که ممکن است حسادت برخی از افراد عامل تحرک و پیشرفت باشد ، اما می تواند باعث عدم موفقیت بسیاری از افراد شود! در اینجا چند راهکار و روش برای متوقف کردن و تبدیل حسادت و قیاس به احساس حسادت و قیاس آورده شده است که می تواند به شما کمک کند از آن حسادت همیشه منفی به درستی استفاده کنید.
دور شدن از احساس درونی حسادت تقریبا غیرممکن و غیرممکن است. اما می توانید خجالت و شرم را که حسادت با خود به همراه دارد ، کنترل کنید تا از تشدید احساسات و نارضایتی خود جلوگیری کنید. برای حل این مشکل و جلوگیری از تبدیل شدن حسادت به یک نارضایتی و احساس عقب ماندگی ، آن را به جای سرکوب بپذیرید و از خجالت و شرم در مورد آنچه شخص دیگری نسبت به شما برتر بود ، بپرهیزید.
تحقیقات اخیر نشان داده است که حسادت نسبت به چیزی همیشه پیش از آن اتفاق می افتد ، نه پس از آنکه اتفاق بیفتد. به عنوان مثال ، می شنوید که شغلی که همیشه در آن آرزو کرده اید برای رسیدن به همکار یا دوستتان است ، حسادت بیشتری احساس می کنید تا اینکه بعد از ارتقاء دوست یا همکار خود ، این خبر را نشنیدید. اگر حسادت شروع به گسترش و رشد کرد ، به تدریج احساس بدی خواهید کرد ، یک احساس طبیعی و انسانی که باعث می شود احساس کنید این احساس حسادت شما را آزار می دهد یا اذیت می کند و از آن احساس شرم می کنید.
مطمئناً شما نمی توانید حسادت را به تنهایی مدیریت کنید ، اما مطمئناً به یاد می آورید که می توانید احساس شرم بعد از آن و احساس نارضایتی درونی را کنترل کنید. وقتی منتظر کمی و صبر کردن در هنگام بررسی و مقایسه هستید ، به شما اجازه می دهد احساس حسادت بیاید و برود و از ماندگاری آن جلوگیری کرده و به عصبانیت یا شرم تبدیل شود.
خلاص شدن از احساس درونی حسادت تقریباً غیرممکن و غیرممکن است. اما می توانید خجالت و شرم ناشی از حسادت را کنترل کنید تا از افزایش احساس و نارضایتی خود جلوگیری کنید. برای حل این مشکل و جلوگیری از نارضایتی و احساس عقب ماندگی حسادت ، آن را به جای سرکوب بپذیرید و از خجالت و شرم در مورد آنچه شخص دیگری بر شما برتر بود ، بپرهیزید.
تحقیقات اخیر نشان داده است که حسادت نسبت به چیزی همیشه پیش از این اتفاق می افتد ، نه پس از آن. به عنوان مثال ، وقتی می شنوید که شغلی که همیشه در آن خواب دیده اید رسیدن به یک همکار یا یک دوست است ، احساس حسادت بیشتری نسبت به نشنیدن خبر بعد از تبلیغ توسط یک دوست یا همکار دارید. اگر حسادت شروع به گسترش کرد ، به تدریج احساس بدی خواهید کرد ، یک احساس طبیعی و انسانی که باعث می شود احساس کنید حسادت شما را اذیت یا آزار می دهد و از آن شرم می کنید.
مطمئناً شما نمی توانید حسادت را به تنهایی مدیریت کنید ، اما مطمئناً به یاد دارید که می توانید احساس شرم بعد از آن و احساس نارضایتی درونی را کنترل کنید. هنگامی که کمی برای مقایسه و مقایسه کردن صبر می کنید ، به شما اجازه می دهد حسادت بیاید و برود و از ماندگاری آن جلوگیری کند و به خشم یا شرم تبدیل شود.
برای جلوگیری از تبدیل شدن "قیاس" به معنای "دفاع از خود" و پنهان کردن نقصان ، کنجکاو شوید که چگونه این اتفاق افتاد و نه سرزنش موفقیت آنها در عقب ماندگی خود یا سرزنش کردن خود. این می تواند برای شما مفید باشد یا چگونه می توانید به آن مهارت یا ویژگی که طرف مقابل را برتری می بخشد برسید. این مسئله و قرارداد وی زمانی که در یک تیم هستید ، دو برابر مهم است.
وقتی در سالهای ابتدایی خود در دانشگاه دانشجو بودم (کمی پیرتر بودم) ، حدود 29 سال پیش ، در طبقه یك خوابگاه زندگی می كردم كه هر یك از همكلاسی های من می توانست به هر یك از مناصبی كه در حال حاضر در دست دارند ، برسد ، حتی اگر آنها خود غیرقابل تصور بودند یکی از آنها میزبان شبکه ملی است ، یکی از آنها سفیر آمریکا در خاورمیانه است و دیگری در حال حاضر یکی از بزرگترین شرکت های خصوصی جهان را رهبری می کند. افراد موفقی که من در جوانی می شناختم ، قبل از این که هر کدام از آنها مقام های فوق را کسب کنند!
اگرچه من شغلی مانند خود را دنبال نکردم و رشته مورد نظرم هیچ ارتباطی با هیچکدام از آنها نداشتم ، در زمانی که با آنها ناسازگار بودم. قیاس در معیارهای مختلفی از قبیل شهرت ، ثروت و رضایت عمومی ، معیارهایی که وسیله سنجش و قیاس این حسادت بود به تدریج در من ظاهر می شود. من می دانم که می توان حس شرمندگی یا عقب ماندگی را برای دیدن موفقیت دیگران در نظر گرفت ، اما همانطور که من برای مدیران ارشد که به سمت من می آیند و به من توصیه می کنند ، انجام داده ام و خواهم داد ، احساس خودم را دارم و تحلیل مقایسه ای. برابر با خصوصیات و موفقیت های دیگران ، من برای پیشرفت و رسیدن به موفقیت به کنجکاوی تبدیل شدم.
از کنجکاوی من در مورد موفقیتهای آنها ، فهمیدم که دلیل موقعیت یا موفقیت آنها چیست و چه تجربیاتی را کسب کرده اند تا به اینجا برسند. فهمیدم که دلیل این برتری به دلیل داستانهای مختلف در زندگی یکدیگر ، ارزشها ، آرزوها و آرمانهایی است که در ذهنشان بود. بنابراین من مسیر ، مربیگری و راهنمایی مدیران خود را انتخاب کردم و آنچه از آنها آموختم چگونگی مقابله با موضوعات و البته این است که استعداد من برای کشف زوایای مختلف موضوعات اجرایی یکی از نقاط قوت من است. معلوم شد که پس از تفکر زیاد و البته صبر و خرج کردن ، متوجه شدم که به جای حسادت به شغل و موقعیتی که این افراد به دست آورده بودند (و البته این هیچ ارتباطی با علایق یا تخصص من نداشت. ) ، من می توانم این حسادت را به یک کنجکاوی تبدیل کنم. در نتیجه ، من تصمیم گرفتم که در زمینه های مدیریت رسانه ، دیپلماسی ، سرمایه گذاری و غیره مشاور و مربی برای چنین افرادی (همکلاسی هایم) شوم.
خیلی زود فهمیدم که من این آینده را دوست دارم و چقدر موفق هستم که بتوانم در آن باشم و چقدر برای این آینده مناسب هستم و اصلاً برای آن ساخته شدم. این انتخاب و این تفکر باعث شد که عواملی باعث شوند که خودم را با همکلاسی های خود مقایسه کنم و از بین بروم و تقریباً دیگر اهمیتی نمی دادم. آن وقت بود که فهمیدم که همه ما به روشهایی که هرگز نمی توانیم تصور کنیم ، بسته به شخصیت و تلاش ، علایق و افکار خود ، استوار بودن و انعطاف پذیری ، حتی شانس ، که اغلب در طول راه به ما کمک می کنند ، موفق می شویم. که ما هرگز نمی توانیم تصور موفقیت کنیم.
شما که احساس حسادت می کنید ، به سمت او حرکت کنید ، از او فرار نکنید!
من سخت می دانم که از موفقیت رقیب یا همکار یا دوست خود شاد باشم که ممکن است نسبت به شما حسادت داشته باشید (اثبات شده ، اینجا را بخوانید) زیرا احساس می کنید آنها برتر از شما هستند. در این شرایط به جای انتخاب مسیر درست ، از آن فرار می کنیم. شما باید نسبت به موفقیت آن شخص حساس باشید ، حساس باشید و حسادت نکنید! در این شرایط ، هر چه به آن شخص نزدیک تر باشیم ، کار و راه ما نزدیک تر است ، بیشتر حسادت می کنیم ، دورتر می رویم و بیشتر از آن شخص فرار می کنیم ، اما چرا واقعاً فراموش می کنیم که می توانیم از رابطه ما با آن شخص و ما استفاده می کنیم؟ برای رشد؟
یکی از مدیرانی که مشاغل من در آن مشغول مربیگری هستم معاون رئیس جمهور شرکت Fortune 500 است ، شخصی که بعد از همکار که یک سطح از او پایین تر است و به تازگی استخدام شده است به عنوان مدیر ارشد خود انتخاب می شود ، همین امر باعث شده است که او همیشه باید خود را مقایسه کند. و همیشه از مدیر خود دور بماند یا پشت این تصمیم یا خود مدیر صحبت کند ، حتی به فکر استعفا بود!
بعد از مشورت زیاد ، فهمیدیم که وی واقعاً علاقه ای به سمت مدیرعامل ندارد و جایگاهی که اکنون در اختیار دارد ، نسبت به مدیرعامل نسبت به مدیر شرکت بسیار حساس است و به همین دلیل هیئت مدیره وی را در سمت قبلی خود حفظ کرد. همین طور بود آنچه او را حسادت می کرد این بود که او معتقد بود که همکارش که اکنون مدیر وی شده است ، ممکن است او را نسبت به او فرومایه ببیند و او را به حساب نیاورد. پس از یک مکالمه طولانی ، وی تصمیم گرفت از مدیر جدید خود و البته پیشبرد اهداف شرکت پشتیبانی کند. حقیقت این بود که مدیرعامل جدید به شدت به کمک معاون خود احتیاج داشت و اگر به زودی نایب رئیس شرکت نمی فهمید که پشتیبانی وی از مدیر عامل شرکت در شرکت و همکاری سایر کارمندان با مدیر تأثیرگذار است ، شاید نه فقط مدیرعامل و معاون آنها از دست دادن ، بلکه شرکت نیز ضرر کرد. با توجه به این موضوع ، وی خود را به مدیرعامل نزدیکتر کرد ، به جای فرار از وی یا خصمانه بودن ، اکنون هم هردو قادر بودند کار خود را به خوبی مدیران ارشد انجام دهند و تقریباً همه کارمندان شرکت بهتر از گذشته بودند. مدیریت مدیر عامل این مدیر رضایت بیشتری دارد.
اتفاقی که افتاده این است که هر دو طرف در کنار یکدیگر کار و نیازهای شغلی خود را درک می کنند ، در واقع درک موقعیت و اهمیت خود در سازمان را درک می کنند. همه این وقایع و افکار دست به دست هم می زنند تا جایی که همه کارمندان و هیئت مدیره گواهی می دهند که همکاری این دو و پر کردن شکاف ها با یکدیگر و همچنین سیستم مدیریت ایده آل که هم اکنون در این شرکت وجود دارد ، در تاریخ شرکت نداشت.
دیدن افرادی که به چشم متحدان و دوستان خود حسادت می کنید ، نه از نظر خطر برای رسیدن به اهداف خود ، ممکن است در ابتدا دشوار و غیرممکن به نظر برسد ، اما در درازمدت و در آینده قطعاً به نفع شما خواهد بود. . اگر همیشه از کسانی که شما را حسادت یا انعطاف پذیر می کنند دوری کنید ، ممکن است فرصت هایی برای تجربه ، یادگیری ، همکاری و رشد با آنها را از دست بدهید.
اگر ارزش و موقعیت معنوی خود را با شغل خود وزن می کنید ، همیشه خود را برای ناامیدی آماده کنید ، زیرا بعد از همه ، افرادی هستند که دارای دسته شغلی و شغلی با مزایای بهتر از شما هستند. اما اگر به این شغل خود نگاه کنید از این نظر که در حین انجام کار به جامعه یا مردم خدمت می کنید ، دنیا را به مکانی بهتر برای زندگی در می آورید و اصلاً به من اجازه نمی دهم که بگویم آشنا و غیر- ایده آل ، با صرف وقت و انرژی در آن شغل و تجربه و استعداد خود را سرمایه گذاری می کنید ، مطمئناً می توانید از وضعیت دردناک و ناراحت کننده ای که خود را در قیاس در پشت و در زمینه ها و فرصت هایی پیدا می کنید ، پیدا کنید که "شما" می تواند دیگران را هدایت و راهنمایی کند. . شما جلو افتادید
بگذارید مثلاً با پیتر ، مدیر منابع انسانی شرکت Fortune 500 مثال بزنم. کسی که عاشق شغل و شرکتش است اما همیشه نگران حرفه آینده خود است. در بین بقیه مدیران شرکت ، وی تقریباً فعال ترین و البته بهینه ترین فعالیت کاری را دارد ، اما وی هرگز به سمت یک مقام بالاتر مانند مدیر ارشد یا معاون مدیر ارتقاء نیافته است. حال یا به دلیل کم بودن موقعیت های ارشد شرکت و یا سیاست های کلی شرکت ، به هر دلیلی.
اگر پیتر بی تاب و بی تاب باشد ، همیشه خودش را با دیگران مقایسه می کند که در سایر شرکت ها در همان موقعیت مشغول به کار هستند و می بیند که آنها پیشرفت شغلی دارند اما او در جای خود می ماند ، در همان زمان او عاشق شرکت خود است و نمی خواهد. ترک کردن.
اما پیتر کار خود را به عنوان یک سرمایه گذاری در کسب و کار و یک سکوی می داند و نه یک شغل ، و همین باعث شد تا وی دوباره به مهارت های خود بیندیشد. او در اوقات فراغت ، درمورد مشكلاتي كه در زمينه نيروي انساني با آن روبرو شد ، شروع به ارسال كرد. چند ماه بعد ، یک متخصص فرهنگی و منابع انسانی پیتر را پیدا کرد و در کنار هم تصمیم گرفتند پادکست را شروع کنند.
وقتی پیتر این اتفاق را دید ، فهمید که پیتر از آن لذت می برد و البته در آن ثابت قدم است ، بنابراین تصمیم گرفت از پیتر حمایت کند و بعضی اوقات نوشته های خود را به اشتراک می گذارد و در مورد آنها با مدیران دیگر سازمان بحث می کرد تا چهره و شخصیت او را بالا ببرد. پیتر ، که از وقایع و واکنش های مثبتی که از کارش دریافت کرد ، خوشحال شد و تصمیم گرفت تا شغل خود را به یک سرمایه گذاری معنوی و بستر رشد و پیشرفت خود تبدیل کند ، رشدی که شاید یک شغل نباشد بلکه یک ارزش و رشد باشد. شخصیت و مارک شخصی او باشید ، فعالیت هایی که وی را بدون توجه به شغل و موقعیت اجتماعی وی ، به فردی با ارزش و "با سواد" و البته مهم تبدیل کرده است و این دیگر به کار یا شرکت وی بستگی ندارد و این باعث می شود که وی ، حتی اگر روزی شرکت یا موقعیت از خود فاصله گرفته است ، مسیر رشد و کسب ارزش را ترک نکنید.
سرانجام باید شغل و موقعیت خود را با دیگران مقایسه کنیم. کافی است که برای جلوگیری یا کنترل احساس ناخشنودی ، حسادت یا رقابت و قیاس نامناسب ، از استراتژی های ساده اما مهم پیروی کنیم و به جای ساقوز مسیری را طی کنیم که از نظر عاطفی به ما آسیب برساند. خودمان را رشد دهیم ، قلبهایمان را راضی کنیم و حتی گاهی با دیگران کار کنیم و از آنها یاد بگیریم.
لکنت زبان موضوعی جدید نیست. مطابق آیات قرآن ، حضرت موسی نیز زبان لکنت زبان داشت و در جایی گفته می شود که حضرت موسی از خدا خواسته است که گره زبان من را باز کند تا آنها این کلمات را درک کنند.
لکنت زبان یک اختلال گفتار است و فرد از نظر ذهنی و عاطفی نیز هیچ تفاوتی ندارد. فردی که لکنت زبان دارد ، حتی اگر او می داند چه می خواهد بگوید ، ناگهان دچار اختلال در گفتار خود مانند تکرار ، قفل یا کشش می شود. این وقفه هر بار ممکن است روی یک صدا یا هجا یا کلمه خاص رخ دهد.
زمانهایی که استرس داشته باشد یا در شرایط استرس زا باشد.
وقتی می خواهد در جمع صحبت کند یا صحبت کند.
مکالمه با غریبه ها و جنس مخالف یا شخص بسیار اعتراضی
وقتی می خواهد به دلیل فشار زمان ، سریعتر از حد معمول صحبت کند.
وقتی سخنرانی او جملاتی با طول طولانی یا پیچیدگی زیاد دارد.
مواقعی وجود دارد که خودش بسیار مراقب و وسواسی درباره نحوه صحبت کردن است.
مادرزادی نیست.
لکنت زبان اختلالی نیست که کودک را از بدو تولد همراه کند. این مشکل معمولاً در سن 2 سالگی (معمولاً 4 تا 6 سال) رخ می دهد.
هنوز علت لکنت زبان مشخص نشده است.
اگر می خواهید ، می توانم اطلاعات زیادی در این زمینه داشته باشم تا آن را برای شما اثبات کنم. بگذارید یک دلیل جعلی برای شما تعریف کنم. برای مثال می گویم ترس دلیل لکنت است. یا اینکه بگوییم ذهن ناخودآگاه با وجدان آگاه درگیری شدید دارد !!
تحقیقات تا به امروز عوامل وخیم را شناسایی کرده اند ، اما هیچکدام نتوانسته اند علت لکنت زبان را مشخص کنند.
پیچیدگی لکنت زبان برای افراد مبتلا به لکنت زبان را دشوار کرده است اما تجارت خوبی را برای برخی در طول تاریخ فراهم کرده است!
این افراد از پیچیدگی این اختلال گفتار سوء استفاده کرده و ادعاهای عجیب و غریبی را مطرح کرده اند.
برخی از این ادعاها که در درمان لکنت زبان مطرح شده عبارتند از:
سنگ های شن و دریایی بخورید
تخم مرغ کبوتر منجمد بخورید
پریدن روی یک پا و پیاده روی
برنامه نویسی و شبیه سازی ذهن
اگرچه این ادعاها برای شما خنده دار است ، باور کنید ، در یک زمان تئوری های بزرگی در زمان خود وجود داشتند که برخی از حقایق شناخته شده را با برخی دروغ های بزرگ (و نه کوچک!) مخلوط می کردند.
از هیچ روش فوق العاده و صاعقه ای پیروی نکنید. درمان لکنت زبان را به یک متخصص گفتاردرمانی واگذار کنید. فردی با لکنت زبان که در حال حاضر نگران لکنت زبان نیست.
گفتیم لکنت زبان یک اختلال گفتار است و هر جا که صحبت از یک اختلال گفتار است باید یک متخصص آسیب شناسی گفتار و زبان (گفتاردرمانگر) مشاوره کند.
گفتاردرمانی در سنین جوانی خصوصاً در ماه اول پس از شروع لکنت زبان بسیار مؤثر است و 100٪ مؤثر خواهد بود.
هرچه زمان بیشتری از شروع لکنت می گذرد ، درمان لکنت دشوارتر و وقت گیرتر می شود. درمان قطعی در بزرگسالان بدون مشارکت زیاد این سه عامل امکان پذیر نیست:
متخصص گفتار درمانی
خود شخص
در اطراف شخص
یک سؤالی که در اینجا پیش می آید این است که چگونه یک درمانگر بدون در نظر گرفتن فاکتور دوم یا سوم ، به شما قطعی درمان قطعی لکنت را وعده می دهد؟
کجا نباید بروم؟
اگر کسی به شما قول 100٪ درمان کرد.
اگر کسی از شما هزینه غیرمعمول بخواهد.
اگر کسی ادعا کرد روش جهانی را کشف کند.
چه کاری می توانم در خانه انجام دهم؟
اگر والدین کودک هستید ، این مقاله راجع به درمان لکنت در کودکان را بخوانید ، و اگر بزرگسال هستید ، این مقاله را در مورد درمان لکنت در بزرگسالان بخوانید. در این مقاله نکات خوبی را می خواند که برای کار در خانه نیز بسیار مفید و مؤثر است.
توجه بیش از حد به لکنت ، شدت آن را افزایش می دهد. برای دستیابی به گفتار مسلط ، شاید به جای جنگ وارد گفتگو و مذاکره شوید. ابتدا لکنت خود را آنگونه که هست بپذیرید.
فکر نکنید او بزرگتر از حقیقت است. به لیست افراد مشهور با لکنت زبان نگاه کنید. این اختلال گفتاری حتی مانع از بازیگر شدن مریلین مونرو نشد.
لکنت زبان قدرت زیادی به گفتار ما نمی دهد! این باعث درد ما می شود ، اما نمی تواند مانع از ارسال پیام کلامی ما شود. این نمی تواند دلیل خوبی برای انزوا و ناکامی های ما در زندگی باشد.
از فکر کردن در مورد داوری های دیگران دست بردارید. بدترین داوری که می توانند درباره شما داشته باشند چیست؟ وظیفه خود را یک بار و برای همیشه روشن کنید. آیا شما به خاطر نادرست بودن شخص دیگر ، لیاقت این همه تنهایی و محدود کردن افکار را دارید؟
یک متخصص گفتاردرمانی لکنت زبان را پیدا کنید و مانند سه دوست (متخصص گفتاردرمانی ، خودتان و لکنت زبان) یک بار برای همیشه به توافق نهایی برسید
یکی از سوالاتی که بسیاری از کاربران برای ورود به بورس می پرسند این است که چگونه بهترین کارگزاری را انتخاب کنید؟ در این بخش قصد داریم در مورد کارگزاری سهام و عوامل مهم در انتخاب بهترین کارگزاری سهام صحبت کنیم.
کارگزار شخص یا سازمانی است که واسطه بین خریدار و فروشنده است و ارتباط لازم را بین آنها ایجاد می کند و در عوض یک کمیسیون (هزینه کمیسیون) از قبیل: کارگزاری املاک و مستغلات - کارگزاری بورس - کارگزاری انتشارات و ... دریافت می کند.
یک کارگزار به طور کلی مجموعه ای از فعالیت های لازم را بین خریدار و فروشنده براساس مسئولیت قبلی که از طرف خریدار و فروشنده به وی داده شده است انجام می دهد تا مبادله موضوع معامله و هزینه های اصلی و فرعی آن را در شرایط خاص و بی خطر انجام دهد. .
کارگزاران بورس اشخاص حقوقی (موسسات یا شرکتها) هستند که سهام و سایر اوراق بهادار پذیرفته شده در سازمان بورس کالا را به نمایندگی از مشتریان خریداری و می فروشند. انجام فعالیت کارگزاری مستلزم اخذ مجوز تأسیس و فعالیت از سازمان بورس و اوراق بهادار و عضویت در انجمن بورس و فروشندگان مربوطه است.
کارگزاران بورس خدمات را از طریق شعب منتخب خود به سرمایه گذاران ارائه می دهند. این شعب در شهری واقع شده اند که سازمان بورس کالا دارای سالن بورس کالا است و اگر کارگزاری در شهری که فاقد بورس اختصاصی است خدمات سرمایه گذاری ارائه می دهد ، این واحد نماینده محسوب می شود و آژانس ها سفارشات مشتری را به شاخه ها. برای ارائه خدمات لازم.
برنامه ریزی ضعیف و مدیریت زمان می تواند مشکلات زیادی را برای همه ایجاد کند. اشتباهات ، چالش ها و سایر موارد را می توان به مدیریت زمان نسبت داد. اما به طور کلی ، عدم توانایی در استفاده درست از زمان ، مشکلات بسیاری را برای همه ایجاد می کند.
تعریف علمی مدیریت زمان عبارت است از:
نحوه سازماندهی و برنامه ریزی زمان برای فعالیت های خاص. در حقیقت ، این استراتژی دارای مزایای بسیاری از جمله افزایش بهره وری و کارآیی ، افزایش اعتبار کسب و کار ، کاهش استرس ، به دست آوردن فرصت های بیشتر برای پیشرفت و دستیابی به فرصت های بیشتر برای دستیابی به اهداف مهم کاری است. و کسی اشاره کرد.
اگر مدیریت زمان به درستی انجام نشده باشد ، می تواند عواقب ناگواری از جمله داشته باشد:
افزایش استرس و اضطراب
عدم تکمیل کارها در مهلت مقرر
گردش کار بی سود
مشهور بودن حرفه ای و عدم پیشرفت کار
رای مدیریت زمان چه اقداماتی باید انجام دهیم؟
برای اینکه بتوانید وقت خود را استخدام کنید ، باید مراحل زیر را طی کنید:
برنامه زمانبندی مدیریت برنامه: خط مشی ها ، فرایندها و اسناد مورد نیاز برای مدیریت پروژه را از طرح اولیه گرفته تا توسعه مداوم و همچنین اجرای و کنترل برنامه مشخص کنید.
تعریف فعالیت ها: تمام اقدامات خاصی که برای تولید محصولات انجام می شود را مشخص کنید.
اولویت بندی فعالیت ها: لیست فعالیت های شناسایی شده را با دقت مرور کرده و با در نظر گرفتن همه محدودیت ها ، آنها را در اولویت قرار دهید.
محاسبه منابع برای فعالیت ها: منابع مورد نیاز برای هر فرآیند را محاسبه کنید. یعنی بنشینید و نوع و میزان مواد ، نیروی انسانی ، تجهیزات و تجهیزات هر فرآیند را در نظر بگیرید.
هدف از مدیریت زمان را می توان در موارد زیر بررسی کرد:
بهره وری و بهره وری را افزایش دهید
کاهش استرس
موقعیت و فرصت پیشرفت را بدست آورید
از بهترین فرصت ها استفاده کنید
ایجاد احساس رضایت شخصی
کسب نتایج موفق تر از گذشته
افزایش اعتماد به نفس
دستیابی به اهداف مهم زندگی و اهداف شغلی در زندگی
نتایجی که اظهار شده
مدیریت زمان مهمترین ویژگی افراد موفق جهان است. به عبارت دیگر ، اگر می خواهید یک فرد شکست خورده را به یک فرد موفق تبدیل کنید ، تکنیک های مدیریت زمان را به او یاد دهید. آیا شما یکی از آن دسته از افرادی هستید که بارها برنامه ریزی کرده اید اما هرگز موفق نشده اید؟ ما برای ایجاد مدیریت زمان پیشنهاد می کنیم تغییرات اساسی در شیوه زندگی خود ایجاد کنید.
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
متن دلخواه شما
|
|